من و پسرم

متین موهاشو کوتاه کرده

1390/6/27 16:20
نویسنده : مریم
1,381 بازدید
اشتراک گذاری

متین جون

دیروز بعداز1سال رفتیم آرایشگاه .موهات خلیلی خیلی بلندشده بود.بعض وقتها حتی برات با گل سر از

پشت می بستم.خیلی تیپت با حال شده بود.

 

موهاتم از بس که بلندشده بود فر خورده بود.انگار پشت موهاتو فر کره بودی.

وقتی می رفتیم حموم تازه معلوم می شد موهات چقدر بلندشده!!! تا اینکه یک عروسی دعوت شدیم .عروسی حمید پسرآقا نصرت ومن بالاخره برای اینکه پسرم خوش تیپ بشه تصمیم گرفتم موهاتو کوتاه کنم.

یکبار که بردمت آرایشگاه خیلی گریه کردی و من و بابایی هرچی حواست رو پرت می کردیم فایده نداشت و خیلی می ترسیدی.

 

 تا اینکه یکبار تبلیغات آرایشگاه تخصصی کودکان را دیدم به اسم سرزمین آرزوها و تصمیم گرفتم که پسر گلم و ببرم اونجا.هر طوری بود آدرسش را پیدا کردم طرف زعفرانیه بودو با همدیگه رفتیم .قرار گذاشتیم که بابایی هم بیاد اونجا.

وقتی اونجا رسیدیم یه عالمه ماشینهای رنگ و وارنگ دیدیم که صندلی آرایشگاه بود.ویه خانم مهربون تا تورودید برات یه کارتون قشنگ گذاشت و تو هم حسابی سرت گرم شد. اصلا وقتی چشمت به ماشین ها افتاد خیلی خیلی خوشحال شدی و تا توی یکی از اونا نشستی همه چی یادت رفت و خانم ارایشگر هم در یک چشم به هم زدن موهای پسر گلمو زد.

دریغ از یه ذره گریه ....خیلی آقا بودی......آفرین پسر گلم ......تشویق

تازه بعد اینکه موهات کوتاه شد ماه شدی ...... گل شدی..... مردشدی...

فقط اینکه بعدش از این ماشین ها پایین نمی اومدی ...می خواستی با همه ماشین ها بازی کنی.

 

 تا اینکه بابایی اومد و باهر قیمتی بود از ماشین ها اوردیمت پایین.

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و پسرم می باشد