حال و هوای 9 سالگی
متین جان پسرم
امروز که برایت می نویسم 28آبانماه سال 98 است .اینترنت ها قطع است و شهر به خاطر گرانی بنزین در سکوت مطلق و خفقان به سر میبرند . بنزین از 1000 تومان به 3000 تومان گران شده است و مردم که زیر فشار اقتصادی هستندبه خیابان ها ریختندتاجویای حقشان شوند.ولی از جانب سران اغتشاشگرو اشرار نامیده می شوند.
اینها را برای این مینویسم ، شاید بعدها خواندن این نوشته ها از حال و هوای کشورت در این زمان برایت جالب باشد.و این را بدانی که همه مادران و پدران این عصر نگران آینده ای است که چه از لحاظ تحصیلات ، کار، معیشت ، محیط زیست و... ما را نگران کرده است .
این روزها گلاس چهارم را می گذرانی ، بهد از ظهر ها ساعت 3:30 به خانه می رسی ، من همچنان به رفتن کلاس زبان تو پافشاری می کنم و تو همچنان با بی رغبتی از تمام این کلاسها استقبال می کنی و من همچنان امیددارم که رکن اصلی تمام این آموزشها زبان است ،و همچنان سر سخت موسیقی تنبک را بر سر سختی تمام ادامه می دهی .