من و پسرم

عیداومد....بهار اومد

بهار سال ۹۰ رسید و پسرمن الان ۱ سال و دوماه و نیمشه یعنی ۵/۱۴ ماهشه.پارسال همین موقع ها ۵/۲ ماهه بودی. عیدت مبارک باشه پسرم .امسال سال تحویل ساعت ۲ نصفه شب بود.تو تا ساعت ۱ بیداربودی ولی بالاخره نتونستی بیشتر بیداربمومنی و خوابت برد.موقع سال تحویل من و بابایی بیداربودیم.وقتی سال تحویل شد.تو خواب بوست کردیم و بهت تبریک گفتیم .بابایی عیدیت و گذاشت زیر بالشتت. ۳-۲ روز اول لباس عیدت و پوشیدی و رفتیم خونه بابا بزرگ و بابا کمال و مامان جون و... کلی هم عیدی گرفتی .قرارشد عیدیات و برات بزاریم توی حسابت .برای خود خودت . روز ۴ هم بابابا کمال و دایی مهدی و زندایی سحر رفتیم کیش.خیلی خوش گذشت .تو هواپیما زیاد شیطونی نکردی وخوابیدی.ولی تو ...
14 فروردين 1390

متین جان تولدن مبارک

  متین جان به دنیا خوش آمدی ۱۷ دی ماه سالروز تولدت فرارسید.انگار همین دیروز بود که چشم به این جهان گشودی .....چیزی خاطرت هست ؟ زیباترین لحظه زندگیم ، وقتی بود که چشمانم را باز کردم و تورا در کنارم دیدیم و چقدر آرام و معصوم بودی؟..... چیزی خاطرت هست؟ اولین خنده ات غم های مرا با خودش برد و تلاشم را به شادبودن بیشترکرد.....چیزی خاطرت هست ؟  و بیشترین انتظار من برای قدم برداشتن توبرروی این زمین خاکی است .   تولدت مبارک متین جان ...
20 بهمن 1389
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و پسرم می باشد